خداشناسی در كلام حضرت علی,توصیف خدا از زبان امام علی (ع)

ساخت وبلاگ

در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com خداشناسی در كلام حضرت علی,توصیف خدا از زبان امام علی (ع) را قرار دادیم . حضرت امیر المومنین علی (ع) در کتاب نهج البلاغه خداوند را اینگونه توصیف می کند . برای دیدن مطلب کامل خداشناسی در کلام و بیان حضرت علی (ع) به ادامه مطلب مراجعه کنید . سایت دعاگو …

,خداشناسی,خداشناسی در جدول,خداشناسی مولانا,خداشناسی به زبان ساده,خداشناسی و خودشناسی,خداشناسی در نهج البلاغه,خداشناسی خیام,خداشناسی در قرآن,خداشناسی طرح ولایت,خداشناسی برای نوجوانان,خداشناسی در جدولانه کلاسیک,خداشناسی در جدول کلاسیک,خداشناسی در جدولانه,مقدمه خداشناسی در جدول,علم خداشناسی در جدول,معنی خداشناسی در جدول,عالم خداشناسی در جدول,شعر خداشناسی مولانا,اشعار خداشناسی مولانا,کتاب خداشناسی مولانا,خداشناسي به زبان ساده,کتاب خداشناسی به زبان ساده,خداشناسي و خودشناسي,تحقیق در مورد خداشناسی و خودشناسی,کتاب خداشناسی و خودشناسی,خداشناسی خودشناسی,خداشناسی در نهج البلاغه Pdf,خداشناسي در نهج البلاغه,خداشناسی عرفانی در نهج البلاغه,خداشناسی نهج البلاغه,راه های خداشناسی در نهج البلاغه,شاخصه های خداشناسی در نهج البلاغه,آثار خداشناسی در نهج البلاغه,انواع خداشناسی در نهج البلاغه,خودشناسی و خداشناسی در نهج البلاغه,خداشناسی در قرآن صوتی,خداشناسی در قرآن Pdf,خداشناسی در قرآن مصباح,خداشناسی در قرآن کریم,خداشناسی در قرآن و روایات,مقاله خداشناسی در قرآن,خداشناسی قرآنی کودکان,خداشناسی قرآنی کودکان Pdf,راه های خداشناسی در قرآن,خداشناسی طرح ولایت جلسه دوم,خداشناسی طرح ولایت جلسه اول,خداشناسی طرح ولایت جلسه سوم,خداشناسی طرح ولایت جلسه یازدهم,سوالات خداشناسی طرح ولایت,کتاب خداشناسی طرح ولایت,صوت خداشناسی طرح ولایت,نمونه سوال خداشناسی طرح ولایت,جلسه دهم خداشناسی طرح ولایت,کتاب خداشناسی برای نوجوانان,بحث خداشناسی برای نوجوانان,راههای خداشناسی برای نوجوانان,خداشناسی نوجوانان,کتاب های خداشناسی برای نوجوانان,طرح درس خداشناسی برای نوجوانان

خداشناسی در كلام حضرت علی,توصیف خدا از زبان امام علی (ع)

خداشناسی در كلام حضرت علی,توصیف خدا از زبان امام علی (ع),حضرت علی و خداشناسی,خداشناسی حضرت امام علی,خداشناسی از زبان امیر المومنین علی,توصیف خدا در کلام حضرت امام علی,خداشناسی و ستایش خداوند در نهج البلاغه

خداشناسی در كلام حضرت علی,توصیف خدا از زبان امام علی (ع)

خداشناسى در كلام اميرالمؤمنين حضرت علی (ع)

امام على (عليه السلام) هفت روز پس از وفات رسول خدا و فراغت از جمع قرآن، خطبه عجيبى را انشا فرمود كه در قسمت اول آن اينچنين در باب توحيد دادِ سخنداد.

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أعْجَزَ الأْوْهامَ أنْ تَنالَ إلّاوُجُودَهُ، و حَجَبَ الْعُقُولَ عَنْ أنْ تَتَخَيَّلَ ذاتَهُ فِى امْتِناعِها مِنَالشَّبَهِ وَالشَّكْلِ، بَلْ هُوَ الَّذى لَمْ يَتَفاوَتْ فى ذاتِهِ، وَلَمْيَتَبَعَّضْ بِتَجْزِئَةِ الْعَدَدِ فى كَمالِهِ، فارَقَ الْأشْياءَ لا عَلَىاخْتِلافِ الْأماكِنِ، وَتَمَكَّنَ مِنْها لا عَلَى الْمُمازَجَةِ، و عَلِمَها لابِأداةٍ لا يَكُونُ الْعِلْمُ إلَّا بِها، وَلَيْسَ بَيْنَهُ و بَيْنَ مَعْلُومِهِعِلْمٌ غَيْرُهُ. إنْ قيلَ: «كانَ» فَعَلى أزَلِيَّةِ الْوُجُودِ، و إنْ قيلَ:«لَمْ يَزَلْ» فَعَلى تَأويلِ نَفْىِ الْعَدَمِ، فَسُبْحانَهُ و تَعالى عَنْقَوْلِ مَنْ عَبَدَ سِواهُ، و اتَّخَذَ إلهاً غَيْرَهُ عُلُوّاً كَبيراً. «28»

سپاس و حمد و ثنا، وجود مقدّس «اللّه» را سزاست كه اوهام را از اينكه جز وجود او را نايل شوند عاجز و زبون نموده و عقول را مانع گشته از اين كه ذاتو حقيقت او را تصوّر كنند، از اين جهت كه از هرگونه شبه و شكلى ابا و امتناع دارد،بلكه اوست كه هرگز در ذات خود تفاوت و اختلاف پيدا نكرده و به واسطه عروض تجزيهعددى در كمالش پاره پاره نشده است. از اشيا جدايى گرفته نه به طور اختلاف مكانى واز اشيا متمكّن شده و بر آنها تسلّط يافته نه به طور آميزش و آنها را دانسته نه بهواسطه ابزارى كه بدون آن علم ميسّر نشود، ميان او و معلوم او علمى جز خودش نيست.

اگر گفته شود: بود، مرجعش اين است كه وجودش ازلى و غير مسبوق است؛ واگر گفته شود هرگز زوال ندارد، منظور نفى عدم و نيستى از ذات او بوده. پس ساحت اومنزّه و بسى بلند است از سخن آنان كه غير او را پرستيده و جز او خداى ديگرىگرفته‌اند.

سراسر اين جملات حكمت و فلسفه الهى و برهان و استدلال مى‌باشد. طىّراه توحيد با عقل و انديشه است.

فهم اين جملات كه نشانگر گوشه‌اى بسيار ناچيز ازعظمت اوست كار قلب پاك و انديشه تابناك است

و اين جملات دريايى موّاج از علم و معرفت و خزانه‌اى پرگنج از دانش و بصيرت و چراغى در نهايت پرفروغى براى رسيدن بهحقّ است،

در جمله اوّل و دوّم مى‌گويد:

انديشه‌ها از رسيدن به كُنه ذات، عاجز است، پس در اين زمينه وصفنمى‌شود و عقول از تخيّل ذات، محجوب است چون شبه و شكلى ندارد!!

حقيقت معرفت، علم و اوليّت خداوند

دراين جملات سه مسأله فلسفى زير توضيح داده مى‌شود:

اوّل اين كه: معرفت حقّ سبحانه، به واسطه تصوّر ذهنى نبوده و واقعيّتخارجى او خود به خود و بى‌واسطه معلوم است، چرا كه ذهن و وهم در آن پيشگاه مقدّس راهندارد، ودر آن بارگاه عظيم جز زبونى و سرشكستگى مايه و سرمايه‌اى برايش نيست!

دوم اين كه: علم وى به اشيا به نفس وجود اشيا است نه به صور ذهنيّهآنها و به‌ واسطه آلات و ادوات.

سوم اين كه: اوّليّت و تقدّم او بر اشيا، تقدّم زمانى نبوده و بهمعناى اطلاق و عدم محدوديّت وجودى است.

پايه مسأله اوّل: روى صرافت و وحدانيّت محضه وجود حقّ گذاشته شدهاست؛ زيرا وجود صرف و خالص هيچ گونه تفاوت و اختلافى در ذات نخواهد داشت و چنين چيزى، ديگر مرتبه ذهن و خارج و خاصّيت اين گونه و آن گونه نمى‌پذيرد، ودر اين صورتوجود علمى غير از وجود عينى نبوده و در وى موجود و معروف، يك حقيقت خواهد بود.

و پايه مسأله دوم: روى لازم صرافت و اطلاق وجود گذاشته شده كه احاطه تامّه به همه اشيا بوده باشد؛ زيرا لازمه فرض مطلق با محدود اين است كه مطلق نسبت به محدود احاطه تامّه داشته و در داخل و خارج ذات وى حاضر بوده باشد و در اين صورت همه چيز پيش وى روشن بوده و مانع و حاجبى نخواهد داشت و هر چيز به نفس وجودش معلوموى خواهد بود نه با توسّط ابزار ادراك و حصول صورت علميّه.

و پايه مسأله سوم: نيز روى اطلاق و صرافتِ وجود گذاشته شده؛ زيرا هرمطلقى كه با محدودى ملاحظه شود، از هر طرف و من جمله از جانب قبل، به محدودِ مفروضاحاطه خواهد داشت.

ذِعْلِب يمانى به اميرالمؤمنين (عليه السلام) عرضه داشت: آيا خداى خودرا ديده‌اى؟

فرمود:

واى بر تو اى ذِعْلِبْ! نمى‌شد خدايى را كه نديده باشم عبادت كنم.پرسيد:

چگونه او را ديدى؟ پاسخ داد: اى ذعلب! او را با ديده حسّى نديده‌اندولى‌ دل‌ها او را به حقايقايمان ديدند. «29»

واى بر تو! خداى من از لطافت، لطيف‌ترين معنا را دارد و از اين روىبا معناى معهود لطف متّصف نمى‌گردد؛ و از عظمت و بزرگى، بزرگترين معنايش را دارد،لذا با مفهوم معهود عظيم و بزرگى متّصف نمى‌شود؛ از كبريا و بزرگى، بزرگترين مرتبهمعنايش را دارد و از اين جهت با كبر و بزرگى معهود، تعريف نمى‌گردد و از جلالت،جليل‌ترين حقيقتش را دارد و ديگر با غلظت و سطبرى متّصف نمى‌شود.

در عين اين كه براى شناخت او واجب است در راه فطرت و تماشاى آثار وعلوم عقلى و دقّت در معارف بسيار بلند اسلامى گام برداشت و به طور قطع گامبردارنده به واقعيّاتى بس عجيب در زمينه توحيد مى‌رسد، ولى بايد دانست از منطقهعجزِ از وصف نمى‌توان بيرون رفت كه اين همه توصيف در عين اين كه در جاى خود حقّ وحتم است باز توصيف موجود محدود و ضعيف و زبون، از وجود نامحدود و عزيز و رفيع وجليل است!

عارف شبسترى در كتاب گلشن راز چه نيكو سروده:

به نام آن كه اوّل آن كه آخر

بنام آن كه باطن آن كه ظاهر

خداوند منزّه از همه عيب‌

كه عالم را پديد آورد از غيب‌

به هر وصفش كه خوانى در شريعت‌

همان و غير از آنها كفر و بدعت‌

چه نتوان در صفاتش راه بسپرد

چگونه پى به ذاتش مى‌توان برد

چو در درك صفاتش وا بمانند

چگونه درك ذاتش را توانند

چو بر درك صفاتش ره نيابند

به درك كُنه ذاتش چون شتابند

بسى گفتند و گويند از صفاتش‌

ولى عاجز همه از كُنه ذاتش‌

نبى گفته صفاتش هم ندانند

كه در اين راه جمله جاهلانند

كسى كه ظن برد گرديده واصل‌

يقين او را نباشد هيچ حاصل‌

كمال معرفت شد ما عَرَفْناك‌

ز آن گفته رسولش ما عَبَدْناك‌

هزاران قرن اگر صد علم خوانند

صفاتش را نفهمند و ندانند

(عارف شبسترى)

,توصیف خدا,توصیف خدا در یک جمله,توصیف خداوند,توصیف خدا در نهج البلاغه,توصیف خدا برای کودکان,توصیف خدا در قران,توصیف خداوند از نظر ملاصدرا,توصیف خدا از زبان مولانا,توصیف خداوند متعال,توصیف خدا به زبان ریاضی,توصیف خداوند انشا,توصیف خداوند در نهج البلاغه,توصیف خداوند در یک جمله,توصیف خداوند از خود توصیفی,توصیف خداوند از زبان ملاصدرا,توصیف خداوند در تورات,توصیف خداوند در عهد عتیق,وصف خدا در نهج البلاغه,چگونگی توصیف خدا برای کودکان,وصف خدا در قران,توصیف خداوند از خود در قران کریم

برگرفته از دعا سایت

**************************************************

بازنشر : سایت دعاگو (بزرگترین منبع ذکر و دعاهای قرآنی)

دنیای جادوگری...
ما را در سایت دنیای جادوگری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jaduye-siaha بازدید : 218 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 15:29

خبرنامه